ایجاد سیستم های بازاریابی و فروش کارآمد
به گزارش فروشگاه خورشید، به طور کلی باید دانست که بازاریابی چیزی بیش از یک عملکرد تجاری معمولی است. در حقیقت، بازاریابی اصلا تابع تجارت نیست، بلکه اصل و اساس هر عملکرد تجاری محسوب می گردد و در نظر گرفتن آن معادل سایر حوزه های کاربردی نظیر فراوری، می تواند اشتباه بزرگی باشد، چون بازاریابی در هر جنبه از کار تجاری نفوذ می نماید.
به گزارش دنیای اقتصاد، در واقع اهمیت بازاریابی زمانی بر همگان آشکار شد که شرکت ها در سراسر دنیا آغاز به اضافه کردن بخش های بازاریابی به سازمان های خود کردند. به هر حال، تجربه نشان داده که اگرچه بسیاری از شرکت ها با مفهومی از بازاریابی موافق هستند که مشتری و خدمات مرتبط با آن را تعیین می نماید، با این حال، اگر نگوییم همه، اما بسیاری از شرکت ها در عرصه عمل این واقعیت را فراموش می نمایند. شرکت ها به شیوه های مختلف بازاریابی را در چارچوب های سازمانی خود جای می دهند.
بعضی شرکت ها یک بخش مجزا به نام بازاریابی به سیستم خود اضافه می نمایند که مسوول تحقیقات و یافتن راه چاره های بازاریابی است، اما در واقع آن ها به عنوان زیرمجموعه مدیریت ارشد، بخش های فراوری یا بخش مجزای فروش عمل می نمایند؛ در حالی که سایر شرکت ها بخش های بازاریابی و فروش را در همدیگر ادغام نموده اند. متاسفانه شرکت های کمی برای ایده بازاریابی پایه در تجارت ارزش قائل هستند. از نظر صاحب نظران دنیای بازاریابی و مدیریت، این بازاریابی است که تجارت را به پیش می برد و هر شرکتی باید قدرت ارائه کار را در بازار داشته باشد.
در واقع، بازاریابی و فروش مانند تیغه های یک قیچی عمل می نمایند که مکمل های بسیار خوبی برای همدیگر هستند و کار ها را پیش می برند و برای شرکت عایدی فراوری می نمایند. متاسفانه، بسیاری از مدیران تازه کار و کم تجربه به اشتباه فکر می نمایند که یک مدیر ارشد و کسی که در رأس ساختار سازمانی قرار گرفته است نباید به طور مستقیم وارد حوزه فروش گردد و باید انجام این امور را به مدیران میانی بخش فروش واگذار کند. اما آن ها این واقعیت را از یاد برده اند که هر مدیری که در رأس یک سازمان قرار گرفته است، باید در پی ایجاد سیستم هایی برای فروش باشد، نه صرفا کوشش برای فروش محصولات و خدمات.
واقعیت آن است که فقط به وسیله ایجاد و تقویت سیستم هایی برای فروش به وسیله مدیر است که می توان به راهنمایی شدن سازمان ها به مسیری درست و مناسب برای افزایش حداکثری فروش امید داشت. همین موضوع در خصوص بازاریابی نیز صدق پیدا می نماید و ضروری است که شخص مدیرعامل یا رئیس شرکت به طور مستقیم روی بازاریابی و یافتن مشتریانی برای محصولات و خدمات فراوریشده تمرکز کند؛ چرا که بقای شرکت ها و سازمان ها به همین تمرکز وابسته است. با این همه، در اینجا هم باید به سمت ایجاد یک سیستم بازاریابی رفت و نه صرفا انجام امور مربوط به بازاریابی برای همواره و ایفای نقش محوری در این زمینه برای مدت های طولانی.
در اینجا 7 سوال کلیدی در حوزه بازاریابی و فروش را مطرح می کنیم که هر مدیری باید از خود بپرسد:
1- موثرترین سیستم ها برای فروش بیشتر و بازاریابی پیروز تر کدامند؟ به عنوان مثال، سیستم هایی مانند تبلیغات دیجیتال، رسانه های اجتماعی و شرکت در نمایشگاه های تجاری می توانند به افزایش سیستماتیک فروش بدون اتکا به شخصی خاص از جمله مدیرعامل، یاری زیادی نمایند.
2- چگونه می توان از سیستم های برتر بازاریابی و فروش به مقدار بیشتر و بهتری بهره برد؟ اقداماتی مانند ارتقای کیفیت وب سایت شرکت، بهبود کیفیت تبلیغات شرکت و راه اندازی کمپین های بیشتر و هدفمندتر بازاریابی می تواند فروش محصولات و خدمات شرکت را ارتقا بخشد.
3- چگونه می توان این سیستم های افزاینده فروش و بهینه سازی بازاریابی را به ثبات و استحکام و استقلال بیشتری رساند؟ به عنوان مثال، می توان یک تقویم جامع بازاریابی یا یک وب سایت تخصصی فروش راه اندازی کرد یا شاخص های شفافی تعریف کرد که نشان دهند کدام اقدامات بازاریابی و فروش به نتیجه رسیده و موثر بوده و کدام اقدامات بی ثمر و غیرموثر بوده است.
4- سیستم های کم اثر و بی فایده فروش و بازاریابی شرکت کدامند؟ اینکه شما بفهمید کدام سیستم های فروش و بازاریابی از کارآیی و اثربخشی اندکی برخوردارند، موجب می گردد از تداوم بخشیدن به چنین سیستم هایی و اتلاف انرژی و منابع و پول بیشتر جلوگیری کرد و به جای آن ها بر روی سیستم های موثرتر سرمایه گذاری کرد.
5- موثرترین سیستم ها برای نهایی سازی فروش کدامند؟ به عنوان مثال می توان روی سیستم هایی مانند فروش آنلاین، طراحی وب سایت های هدفمند فروش یا ارسال مستقیم پستی تمرکز کرد و آن ها را توسعه بخشید.
6- چگونه می توان گزینه های نوی را برای بهبود فروش و بازاریابی تعریف کرد؟ استخدام نمایندگان فروش بیشتر، سرمایه گذاری بر تکنولوژی های نو، طراحی یک سیستم پیگیری فروش به صورت اتوماتیک و هوشمند یا تعریف بازاریابی شبکه ای نو، از جمله اقداماتی هستند که می توان انجام داد.
7- چگونه می توان پیروزیت ها و نکات مثبت سیستم های فروش و بازاریابی را برجسته تر کرد؟ به عنوان مثال می توان عملکرد فروشندگان و بازاریابان شرکت را روی نمودار یا پاورپوینت نمایش داد و اطلاعات برآمده از فروش را تحلیل کرد و به وسیله برگزاری کارگاه های آموزشی اقدام به تبادل اطلاعات و تجربیات فروش و بازاریابی کرد.
در مجموع باید گفت به این علت که هدف نهایی هر شرکت و سازمانی حول محور فروش بیشتر محصولات و خدمات و کسب عایدی حداکثری متمرکز می گردد و نقش بازاریابی در افزایش فروش کلیدی و غیرقابل انکار است، بی تفاوت ماندن مدیران نسبت به فرآیند های مرتبط با فروش و بازاریابی و واگذار کردن صفر تا صد امور مربوط به این دو حوزه به مدیران میانی کاری اشتباه است که در نهایت موجب کاهش کارآیی و کارآمدی مدیران و اتخاذ تصمیم های نادرست و زیان بار به وسیله آن ها می گردد.
منبع: فرارو